دریای تخیلی (وقتی نمیتونید برید دریا)
دیروز باهم یک بازی تخیلی جدید کردیم. امیر کاپیتان شد و من هم خدمه کشتی و رفتیم رو آب( مثلا فرشمون دریا بود و با پشتی هم کشتی درست کردیم.)کشتیمون تو طوفان غرق شد و ما با چند تا تکه چوب و بعد از چند روز خودمون را رساندیم به یه جزیره. کلی تجربه جدید بدست آوردیم از پیدا کردن آب و غذاو درست کردن سرپناه.تازه آدمخوارها هم بودند. حسابی سرگرم شده بود و آنقدر جدی کار میکرد که بعد از بازی حسابی خوابید.
همینطور میتوانید زمین خونه را دریا فرض کنین و کتابها یا بالشها و یا وسایل دیگه ای که دارین روی زمین پخش کنین و خیال کنید که اینها سنگ هستند.حالا شما باید با کودکتون از روی این سنگها رد بشین و پاتون توی دریای خیالیتون نره تا خیس نشین...
میتوانید چند تا بالش بیاورید و روی فرش پذیرایی ،جاهای مختلف بگذارید.البته فاصله هاشون در حدی باشد که قدمهای کوچولوی شما بهشون برسه....
فقط بچه ها دوست ندارند همش از روی سنگها رد بشوند و مرتب میرن روی فرش تا شما بگید وای مراقب باش ...پاهات خیس شد...بیا روی سنگ و آنها هم میگن میخوام شنا کنم و خودشان را روی زمین مینداندازند و ادای آب بازی در میاورند.به شما هم میگن تو هم بیا شنا کن و خلاصه توی عالم خیال یک عالمه آب بازی میکنید.فکر میکنم این بازی برای تقویت تخیل کودک مناسب باشه.