Kids' Zone

یک ادم برفی زمستانی باز هم با بشقاب یکبار مصرف و چیزهایی که احتمالا در دسترستان هست. میتوانید پس از اتمام کار بعنوان یک آویز زمستانی آنرا پشت در آویزان کنید. وسایل مورد نیاز: یک بشقاب کاغذی بزرگ یک بشقاب کاغذی کوچک سه دگمه متوسط پنج دگمه کوچک یک جفت چشم عروسکی مقوای سبز، مشکی و نارنجی دو فنر قهوه ای اسکاچ قرمز نوار چسب و قیچی طرز ساخت: بشقاب کوچک را با نوار چسب به بشقاب بزرگ بچسبانید. با مقوای مشکی یک کلاه ببرید و آنرا به قسمت بالایی بشقاب کوچک بچسبانید. یک نوار سبز رنگ  از مقوا ببرید و آنرا روی کلاه بچسبانید. یک نوار بلندتر هم از مقوای سبز رنگ ببرید و آنرا بجای شال گردن قرار دهید. فنر های قهوها...

یکی از جذابیتهای بچه های تو این سن شیرین زبونیهای اونهاست. میخواین بدونید چی رو چی میگه؟   به عنکبوت میگه عنبکوت و به مرد عنکبوتی میگه عنبکوت من بجای چه خبره میگه چه بخره  بجای معمولی میگه معلولی به یخچال میگه خچال به آدامس میگه پوم پومممممممممممم به دریل میگه دهیل! بجای بخارون میگه خار بده! به فسنجون میگه سه فنجون   و یه عالمه چیزهای بامزه ی دیگه که کم کم مینویسم. ...

این زنبور قشنگ را با پسرم درست کردیم. برای بدنش باید از مقوای رولی داخل کاغذ توالت استفاده کنید.ابتدابا کاغذ رنگی یک مربع زرد ببریدو آنرا روی مقوا بچسبانید.با کاغذهای مشکی نوارهای مستطلی ببرید و روی بدن زنبور بچسبانید.سپس مثل مدل صورت آنرا بریده و نقاشی کنید. دو تا شاخک کوچک هم برایش درست کنید. برای بال زنبور ترجیحا از مقوا استفاده کنید. میتوانید آنرا به شکل قلب و یا دو بال جدا از هم ببرید. یک قصه ی زنبوری هم برای کودکتان تعریف کنید تا خاطره انگیز تر شود.    ...

از سر کار اومدم ورفتم تو آشپزخونه.( کاش نمی رفتم!!!!!!!!!)همیشه که از سر کار میام هنوز مانتوم را هم در نیاوردم امیر میگه بیا بازی. خلاصه چون شام نداشتیم گفتم خودش بازی کنه تا مامان شام درست کنم. یه بسته نمک گذاشتم بیرون که نمک پاشها راپر کنم که چشمتون روز بد نبینه دیدم چند دقیقه صداش نمیاد. پسرم داشت خودش بازی میکرد.بی سرو صدا بسته نمکو باز کرد و پخش کرده بود روی فرش ۱۲ متری دست باف و میگفت مامانی ببین چه قشنگ تو اتاق برف درست کردم اما برفاش یه کم سره آدم برفی نمیشه حالا مامان چکار کنه   ...

یکیاز بازیهای تخیلی که با امیر جان انجام میدیم بازی سرزمین ژله هاست . تو این بازی فرض میکنید که کف زمین از ژله هایی (که پسرم میگفت رنگشون سبزه) پوشیده شده.این ژله ها خاصیت چسبندگی دارند و اگر پا روی آنها بذارید دیگر نمیتوانید حرکت کنید. بعضی مواقع هم مثل مرداب عمل میکنند و آدم را میکشند پایین. شما وقتی در تعقیب گروهی جنایتکار بودید در وسط جنگل به این سرزمین می رسید. در عین حال این امکان را دارید تا با کمک سلاحهای لیزری از شر ژله هایی که دور پاهایتان را گرفته اند خلاص شوید. خلاصه یک سفر هیجان انگیز و اکتشافی در سرزمین ژله ها. خود بچه ها چالش های جدید به بازی اضافه می کنند. کافی است شما فقط فضا را برای آنها مجسم کنید.   ...

    میدانید که در عالم بچه ها همه چیز امکان پذیر است، درست مثل قصه های کارتونی. به تدریج که بزرگتر میشوند کم کم میفهمند که همیشه هم اینطور نیست. مثلا اگر یکی از اون ضربه هایی که تو سر تام یا جری میخوره به آدم بخوره ، حتما خیلی آسیب میبینه. این را با تجربه و از بلاهایی که حین بازی سرشون میاد میفهمند.اما دلشون نمی خواد که از عالم خیالی کودکیشون هم خارج بشن.به همین دلیل ما بازی سرزمینی را ساختیم که توی اون همه جور اتفاقی می افته. به جای چوبهای جادوویی از دو تا ماژیک وایت برد استفاده میکردیم. توی این سرزمین رتبه افراد فرق میکنه، یعنی بعضی ها چوبهای جادووییشان پر قدرت تر از بقیه هست. می تونید شخصیتهای مثبت و منفی تعریف کنید و هر ب...

      یکی از بازیهای هیجان انگیز برای بچه ها بازی چرخیدن همراه با بزرگترهاست.بازی اینگونه است که ما دست مخالف یکدیگر را می گیریم و شروع به چرخیدن میکنیم .گاهی اینقدر تند میچرخیم که  بچه به هوا بلند میشود.بعد از چند دور چرخیدن دستهامون را عوض میکنیم و در جهت مخالف می چرخیم. معمولا من زود سرم گیج میره، اما تا وقتی که بچتون دوست داره سعی کنید دوام بیاورید. این بازی جزو بازیهای هیجان مشترک به حساب می آید و پسرم اینقدر این بازی را دوست داره که اگه بارها و بارها هم انجامش بدیم باز هم خسته نمیشه و بازهم دلش می خواد ادامه بدیمش. نقل از وبلاگ بریم بازی ...

  دیروز باهم یک بازی تخیلی جدید کردیم. امیر کاپیتان شد و من هم خدمه کشتی و رفتیم رو آب( مثلا فرشمون دریا بود و با پشتی هم کشتی درست کردیم.)کشتیمون تو طوفان غرق شد و ما با چند تا تکه چوب و بعد از چند روز خودمون را رساندیم به یه جزیره. کلی تجربه جدید بدست آوردیم از پیدا کردن آب و غذاو درست کردن سرپناه.تازه آدمخوارها هم بودند. حسابی سرگرم شده بود و آنقدر جدی کار میکرد که بعد از بازی حسابی خوابید. همینطور میتوانید زمین خونه را دریا فرض کنین و کتابها یا بالشها و یا وسایل دیگه ای که دارین روی زمین پخش کنین و خیال کنید که اینها سنگ هستند.حالا شما باید با کودکتون از روی این سنگها رد بشین و پاتون توی دریای خیالیتون نره تا خیس نشین... میتوا...

این هم یک کاردستی زنبور دیگه. متونید از یک بشقاب یکبار مصرف کاغذی استفاده کنید. ابتدا آنرا با رنگ زرد کاملا رنگ کنید و اجازه دهید کامل خشک شود. بعد روی آنرا با ماژیک نوارهای مشکی بکشیدو صورت آنرا نقاشی کنید.یک مثلث مشکی ببرید و بجای دم آن بچسبانید. برای بال آن هم میتوانید از طلق های بیرنگ استفاده کنید . ...